سلام واقعا همینطوره تا وقتی از سختی زندگی مردم خبر نداشته باشن چطور میتونن درد اون ها رو دوا کنن؟ البته بعضی ها که اصلا به فکر مردم نیستن فقط به فکر قدرت و میز خودشون هستن.
گاهی حرف هایی که میزنیم از جملات قشنگی ساخته شدن اما عملکردی ندارند. اینکه آگاهی از شرایط جامعه جزو ضروریات یک حاکم هست شکی نیست ولی منظور جمله شما این هست که کسی که سوار ماشین 500 میلیونی میشه حتما حاکم بدی هست. ( حاکم در این جملات شامل شاه رئیس جمهور نخست وزیر و هر کسی که دولت رو میگردونه هست.)
بزرگترین نظریه پرداز کارگرین جهان لنین و مارکز رو که نگاه کنین ثروتمند بودند. در کشور هایی هم که از فقرا بیشترین حمایت رو میشه مثل نروژ و آلمان گمان نکنم صدر اعظم در گذشته چوپان بوده باشه. بیش از این که به جمله شما استناد بشه باید زیر و بم شایسته سالاری رو کاوید. به قول یکی از دوستان حرفتون قشنگه اما اصل نیست.
پاسخ:
آیا در کشور های غربی به قشر مستضعف رسیدگی میشود یا قشر بالا نشین؟
آیا در آنجا تضاد طبقاتی به وجود نیامده؟
منظور من این است که عدالت را در جامعه ایجاد کنیم و کسی عدالت ایجاد میکنه درد مردم را بشناسه!
وگرنه حمایت کردن کافی نیست باید سطح زندگی ها را برابر کرد
کی گفته همه باید از سطح زندگی برابری برخوردار باشن شما هر روز پست میزاری و من ماهی یه پست آیا حقمونه اگه شما و من به تعداد برابری مخاطب داشته باشیم. سرمایه ای که روی ظلم بنا شده باشه جوابش رو هم میگیره اما من به شخصه تعداد زیادی از افراد رو میشناسم که واقعا از خوابشون از زندگیشون زدن و امروزه شما بهشون قشر سرمایه دار میگین سرمایه فقط پول نیست خوب طرف زحمت کشیده سال ها و امروز به سطحی رسیده که میتونه روی تصمیمات جامعه تاثیر بزاره و سیاست رو کنترل کنه. خوب شما زحمت بکش ثروت ایجاد کن برو ده تا روزنامه بخر اندیشه های معنوی خودتون رو منتشر کن. البته لحن من دوستانستا من شما و خیلی از پست های این وبلاگ رو دوست دارم. در ضمن گاهی با وبلاگ های دیگم ثبت میشه اینجا این وبلاگ اصلیم هست بازم کامنت میدم. ممنون از پاسخگوییت
پاسخ:
یک نفر کلی امکانات داره و میتونه قله های ثروت رو فتح کنه ولی یک نفر این امکانات را ندارد! من برابری امکانات رو میگویم! مثلا کسی که تو تهران به ثروت میرسه با کسی که در روستاست برابر است؟ در اسلام زکات و خمس و صدقه برای یکسان کردن امکانات وجود دارد! باید امکانات زندگی برابر بشه یعنی کمترین فرد جامعه از زندگی خوبی برخوردار بشه! نه اینکه به یک قشر از جامعه کلی امکانات بدهیم و به قشر دیگر چیزی ندهیم!
البته ظرفیت هایی برای ثروتمند شدن در روستا ها هست که روستایی ها ازش غافلند همانطور که عباس برزگر میگه از خار بیابونی روستا میشه پول در آورد. این که کسی ذهنش ثروتمند باشه اولا فرقی نداره دوما اصن به قول شما تهران بهشت روستا ها جهنم خوب چرا پا نشیم بریم تو بهشت.
البته من خودمو به نفهمی نزدم و میدونم منظورت چیه اما خوب داری اشتباه میزنی انتقادتو انگار که بگی چرا همه نمیتونن داستان های خوبی بنویسن پس بزرگ علوی و جلال آل احمد آدم های بدی بودند
پاسخ:
مثال روستا فقط یک مثل بود شما باید ابعاد بزرگتری ببینید
نمیشه که همه خانه و زندگیشان را رها کنند بیایند شهر!
باید رفاه رو رو در جامعه گسترش داد نه اینکه به برخی مردم به دلیل آشنایی و فامیلی سهم بیشتری بدهیم!
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
بسیار عالی